شگردهای مختلفی وجود دارد تا نظر افراد را در مورد موضوعات مختلف عوض کنید. گاهی با آنها بحث میکنید و از طریق استدلال بهصورت خودآگاه نظرشان را تغییر میدهید و گاهی هم از روشهای ناخودآگاه یا نیمه خودآگاه استفاده میکنید.
تغییر خودآگاه که مشخص است، تغیر ناخودآگاه نیز معلوم است. اما تغییر نیمه خودآگاه، آن تغییری است که فرد میفهمد که دستخوش تحول شده است اما چون به این تغییر تمایل دارد و راه توجیه آن را نیز پیداکرده است خود را به ناآگاهی یا همان تجاهل میزند.
یکی از این راههای نیمه خودآگاه یا ناخودآگاه تغییر واژگان است.
شاید به نظر شما این حرف کمی مسخره بیایید اما به نظر نگارنده واژهها زنده هستند چراکه نشانه یک موجود زنده را دارند. هستیشناسها حیات یک موجود را به داشتن اثر میداند و واژهها از مؤثرترین موجودات دنیا هستند؛ واژهها انسانها را خوشحال میکنند و این توانایی را دارند که همان انسان خوشحال را غمگین کنند؛ همین واژهها میتوانند علاقه ایجاد کنند و همینها قابلیت دارند تا نفرت ایجاد نمایند.
در بحث معروفها و منکرها هم باید از این ظرفیت استفاده کرد. بگذارید چند نمونه را بررسی کنیم:
کمی قبلتر از این، به «کالای خارجی»، «کالای اجنبی» میگفتند و به «تولید داخلی»، «کالای وطنی»؛ به «کشورهای خارجی غیرمسلمان»، «بلده کفر» اطلاق میشد و به «کشورهای اسلامی»، «ممالک اسلامی». واژه «اجنبی» و یا «بلده کفر» بار منفی داشت و واژه «وطنی» و یا «ممالک اسلامی» نوعی حس نزدیکی ایجاد میکرد؛ اما بعد از مدتی و از دوره رضاخان به بعد تغییراتی صورت گرفت و از «کالای اجنبی» به «جنس خارجی» و از «بلده کفر» به «ممالک راقیه» و «فرنگ» یاد شد و در عوض به «کالای وطنی»، «جنس ایرانی» اطلاق کردند و به «ممالک اسلامی»، «کشورهای جهان سوم»؛ و همین تغییر واژگان به مرور زمان جای معروف و منکر را عوض کرد.
و یا موردی دیگر:
در همین دهههای اخیر، رابطه با نامحرم در جامعه قبح بسیاری داشت و اگر به دختری گفته می شد شما با نامحرم رابطه داری با گوینده بهتندی برخورد میکرد و تکذیب مینمود؛ اما کسانی که عفت جامعه را هدف قرار داده بودند واژه زیبای دوست را لکهدار نموده و واژه «دوست دختر» و «دوست پسر» را جایگزین آن نمودند تا لفظ، از اسلوب نفی به اسلوب اثباتی تغییر جهت دهد و از نفرت آن کاسته شود و حتی محبوب گردد.
در موردی دیگر:
«همخانگی با نامحرم» چیزی بود که اصلاً در فرهنگ ایرانی ما نمیگنجید و اگر کسی چنین کاری میکرد در جامعه او را به «هرزگی» و «فاحشگی» متهم میکردند؛ اما برای همین واژه که تا این حد قبیح بود عنوان «ازدواج سپید» را وضع کردند تا در اندک زمانی تبدیل به لیست افتخارات بعضی از جوانان شود؛ در مقابل به «عقد موقت» که امری قانونمند و مشخص است عنوان «فاحشگی شرعی» دادند تا همگان از آن فراری شوند.
شمارش واژههای جایگزین از حوصله این سیاهه خارج است؛ اما اگر به دور و بر خود نگاه کنیم به وفور این تغییر واژگان را خواهیم یافت؛ «پول چایی» و «هدیه» بهجای «رشوه» و «ارزشافزوده» و «افت قدرت خرید» بهجای «ربا» و دهها واژه دیگر که شمارشش تحقیقی میدانی و نگاشتهای مفصل میطلبد.
جا دارد جریان متدین و معتقد در راستای امر به معروف و نهی از منکر، «نهضت واژهسازی» به راه بیندازند و «ماهیت معروف» را با «واژههای زیبا» و «حقیقت منکر» را با «واژههای منفور» به جامعه بنمایانند.