پیوست نویسی یکی از اصولی است که مطابق با استانداردهای مختلف و پروتکلهای پذیرفتهشده جهانی در بسیاری از موارد بهصورت الزامی انجام میشود؛ بهعنوانمثال در بسیاری از داروها و یا تولیدات صنعتی پیوست سلامت نوشته میشود؛ به این معنا که تبعات پزشکی و سلامت آنها در بروشوری به اطلاع مصرفکننده میرسد تا مصرفکننده بهصورت آگاهانه با محصول برخورد نموده و تا حد امکان راه مضرات کالا را به خود ببندد و یا در مباحث سیاسی اگر قرار باشد قانون جدیدی وضع شود و یا حرکت خاص و یا تغییری صورت پذیرد در پیوستی تبعات آن حرکت سیاسی نوشته میشود تا سیاستمداران و تأثیرگذاران آگاهانه با آن روبرو شوند و بتوانند تصمیمات صحیحی بگیرند.
ازآنجاکه حوزه فرهنگ رابطه تنگاتنگی با موضوعاتی چون اقتصاد، فنّاوری، سیاست، شهرسازی و ده ها موضوع دیگر دارد و نیز ازآنجاکه تغییرات و تحولات فرهنگی میان نسلی بهصورت فرایند جهشی فزاینده اتفاق میافتد، یکی از مهمترین حوزههای نگارش پیوست است. نگارش پیوست فرهنگی به این معنا است که اگر قرار است تغییری در سطح جامعه از هر لحاظی صورت پذیرد تبعات فرهنگی آن موردتوجه قرار گیرد تا در کوتاهمدت جامعه دچار خسارات عظیمی نشود؛ مثلاً اگر زمانی که قرار بود فنّاوریهای ارتباطی بهصورت گسترده به کشور وارد شود پیوست فرهنگی آن نیز نوشته میشد امروز دچار معضلات خانمانبرانداز و غیرقابلانکار شبکههای اجتماعی نبودیم. اگر بررسی میکردیم که زمانی که برقراری رابطه به سهولت امکانپذیر شد آنگاه پا از رابطه مجازی فراتر رفته و بیعفتی فضای حقیقی جامعه را فرامیگیرد امروز سن اولین تخلف اخلاقی به ۱۶ سال نمیرسید و یا زمانی که مسکنسازی انبوه در دستور کار قرار گرفت اگر پیوست فرهنگی آن نوشته میشد مشکلاتی مثل نابودی حریم درون خانوادگی و دها مشکل دیگر که از بستر شهرهای ایستاده در آیندهای نهچندان دور بیرون خواهد جست گریبان گیر جامعه نمیشد. اگر آن زمان که بانکها بهراحتی آب خوردن مجوز میگرفتند و مثل قارچ در خیابانها و کوچهپسکوچههای شهرها رشد میکردند تبعات فرهنگی آن مثل ربوی شدن فضای جامعه و یا عادت به کنز نمودن(۱) و خروج سرمایه از تولید و نابودی فرهنگ کار و دها مشکل دیگر که با تکثیر نهادهای اقتصادی پیش میآید در پیوستی فرهنگی نوشته میشد امروز بانک بلای جان جامعه و بهعنوان یک معضل در اقتصاد توسط مردم و اندیشمندان منصف شناخته نمیشد.
اگر بخواهیم از معضلاتی که بیتوجهی به پیوست نگاری فرهنگی به وجود آورده است مثال بیاوریم مثنوی هفتاد من نیز کفاف نمیدهد.
مقام معظم رهبری که توجه ویژهای به جریان فرهنگی کشور دارند در خصوص لزوم پیوست نویسی فرهنگی در دیدار اعضای شورای هالی انقلاب فرهنگی فرمودند:
نمیتوانیم فرهنگ را از عرصههای دیگر منفک کنیم؛ [اینکه] ما گفتیم مسائل اقتصادی و مسائل گوناگون مهم پیوست فرهنگی داشته باشد، معنای آن همین است؛ معنای آن این است که یک حرکت اساسی که درزمینهی اقتصاد، درزمینهی سیاست، درزمینهی سازندگی، درزمینهی فناوری، تولید، پیشرفت علم میخواهیم انجام بدهیم، ملتفت لوازم فرهنگی آن باشیم. گاهی اوقات انسان در یک کاری وارد میشود، یک کار اقتصادی انجام میدهد، [اما] لوازم آن و تبعات فرهنگی آن را توجه ندارد. بله، کار کار بزرگی است؛ کار اقتصادی بزرگی است، منتها بر آن مترتب میشود لوازمی و تبعاتی که برای کشور ضرر دارد؛ فرهنگ اینجوری است. باید در همهی مسائل آن نکتهی فرهنگی را در نظر داشت و نگذاریم که این از یاد برود.(۲)
آنچه دراینبین مهم است این است که تولیدکنندگان و طراحان جهانی در عرصههای مختلف که ریشه در جریانهای اعتقادی مثل مسیحیت صهیونیزم و … دارند همیشه از تولیدات و طرحهای خود بهصورت محسوس و یا نامحسوس بهعنوان رسانای فرهنگی استفاده میکنند و اگر ماقبل از فراگیر شدن ناقلهای فرهنگی با دقت به نگارش پیوست فرهنگی نپردازیم آرامآرام و شاید بهسرعت فرهنگ غنی چند هزارسالهمان تبدیل به خردهفرهنگی پیوستی میشود که مؤلفههای آن را از هزاران کیلومتر آنطرفتر برای ما مشخص میکنند و هر جور که بخواهند راهمان می برند.
۱. پول روی پول گذاشتن و سرمایه را از چرخه فعالیت اقتصادی خارج کردن
۲. بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی ۱۹/۹/۱۳۹۲