به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، در گذشته روشنفکران ایرانی که به غرب سفر میکردند شیفته جهان رنگارنگ غربی شده و در بازگشت به میهن مهمترین عامل پیشرفت غرب را کنار گذاشتن آموزههای دینی از صحنه زندگی میدانستند. این افراد ملاک فرهنگ و پیشرفت جوامع را در نوع رفتار و لباس زنان تصور می کردند. افرادی مثل شاهزاده ایرج میرزا سادهانگارانه تنها مانع پیشرفت ایران را حجاب زنان ایرانی میدانند و فکر میکنند اروپا به این دلیل پیشرفت کرده است که زن هایشان چادر ندارند.
به همین دلیل تصور کردهاند که برای پیشرفت و موفقیت باید از نوک پا تا موی سر غربی بود. (۱) از همان زمان تا کنون بحث ممانعت حجاب از حضور زن در جامعه و به تبع آن عدم کسب موفقیت های اجتماعی و اقتصادی به دلیل داشتن حجاب توسط غرب گرایان مطرح شده است. حال آنکه آنچه در کشورهای غربی وجود دارد آزادی زن نیست بلکه آزادی مرد است برای دیدن هر آنچه که دوست دارند و برای به بردگی و اسارت گرفتن زن. وگرنه در کشورهایی چون امریکا که سردمداران ندای آزادی زنان و برابری زن و مرد در تمامی حقوق و زمینهها هستند چرا باید مدارس و دانشگاههایی به صورت مجزا برای بانوان و دختران ایجاد شود؟
حجاب راهی برای بازگرداندن مقام زن
آنچه اسلام از آن سخن میگوید ندای سهیم بودن زن همچون مرد در فعالیت هاست نه گوشی نشینی و عزلت او در خانه. اسلام راه آزادی زن از هر اسارتی را با ارائه ی حجاب به او میدهد تا بدون دغدغه و با اقتدار بتواند پا به پای مردان در عرصه های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی قدم بردارد بدون آنکه ذرهای از عزت او خدشه دار شود، بدون آنکه با نگاهی ابزاری و حیوانی به او نگریسته شود، حجاب راهی است برای بازگرداندن مقام بهشتی زن به او تا هوس رانان تنها او را جسمی بی روح و بی مغز و نردبانی برای اهداف خود نبینند بلکه تمام فرصتها را همانند مردان برای رسیدن به تمامیت انسانی خود تجربه کند.
حجاب نه تنها دست و پای زن را نمی بندد بلکه فرش قرمزی برایش میاندازد تا با خیالی آسوده در راه هدفش گام بردارد و طعمه نگاههای آلوده نباشد و در مقابل نیز مردان در دنیای اجتماعی و اقتصادی سلامت کامل را حفظ کرده و حداکثر کارایی را داشته باشند.
حجاب برای رساندن زن به ژرفای استعدادهای وجودی اوست تا وی از ورای ظاهرش دیده شود. تا زن با بزرگیاش در جامعه حماسه بیافریند نه اینکه تنها نشانی باشد برای تبلیغ صاحبان قدرت و سرمایه تا او را به موجودی زبون تبدیل کنند.
حجاب و آزادی زن
اسلام با حجاب، زن را به حضور در اجتماع دعوت میکند و او را به نقش آفرینی در سرنوشت جامعه و حکومت اسلامی فرا میخواند. چرا که اگر قرار بر خانه نشینی زن بود حجاب دیگر معنایی پیدا نمیکرد. زنی که قرار است کنج خانهاش در کنار خانوادهاش باشد چرا حجاب به او حکم میشود؟! امام خمینی (ره) میفرمایند: اسلام با آزادی زن نه تنها موافق است بلکه خود پایهگذار آزادی زن در تمام ابعاد وجودی زن است. این تبلیغات که اگر اسلام پیدا شود مثلا زن ها دیگر بروند توی خانهها بنشینند و قفلی هم درش بزنند که بیرون نیایند چه حرف غلطی است که به اسلام نسبت میدهند، صدر اسلام زنها توی لشکرهم بودند، توی میدانهای جنگ هم میرفتند.
تلقی «قایم کردن زن» از حجاب، با متون دینی و سیره پیشوایان دین ناسازگار است. پوشش و حجاب زن به آن معنا نیست که از فعالیتهای اجتماعی دست کشد و در کنجی زندانی گردد همانگونه که در آیات بسیاری از قرآن که از عفت و بزرگی زنان و دختران سخن گفته است آن ها به فعالیتی سازنده در جامعه مشغول بودند نه محبوس.
قرآن عفت دختران شعیب را در حال چوپانی و آب دادن به گوسفندان در جمع مردان بازگو میکند.
عفت مریم را در معبدی که همگان چه زن و چه مرد به پرستش میآیند، میستاید.
رسول خدا زنهای خویش را در جنگها به همراه میبرد و زنان مسلمان را برای مداوا عازم جنگ میکرد.
حجاب و فعالیتهای اجتماعی
وجود حجاب یک مرزبندی ایجاد میکند تا در ورای مرزها و بدون دغدغه هر کدام از دو جنس بتوانند کار خود را انجام دهند. علم ثابت کرده و تجربه هم نشان داده است که اگر این مرز وجود نداشته باشد عملا به دلیل جاذبهای که بین دو جنس برقرار است فعالیتهای مفید آنها کاهش چشمگیری می یابد و موفقیت و شکوفایی نه تنها زن، بلکه مرد نیز با مشکل رو به رو میشود.
زن همان حقوقی را دارد که مرد دارد. حق تحصیل، حق کار، حق رای دادن، حق رای گرفتن. حضور زنان پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی در تمامی صحنههای اجتماعی، اقتصادی، حماسی، سیاسی، علمی، هنری، ورزشی، حقوقی، قانونگذاری و بسیاری از صحنههای دیگر با پوشش دینی، نشان داد که حجاب، نه تنها کمترین رکودی در فعالیتهای اجتماعی زنان پدید نمیآورد، که در رسیدن آنان به اهداف متعالی یاری گر خوبی است. همانگونه که اکنون نیز ۸۶ درصد صندلیهای دانشگاه تا پایان مقطع دکتری توسط زنان اشغال شده است که با احساس امنیتی که حجاب برای زنان پس از انقلاب ایجاد کرده است گرایش به حضور در جامع و فعالیت های اجتماعی در آن ها بیشتر شده است و حتی زنان در مشاغل سرنوشت سازی چون وزارت کشور نیز سهم داشته اند.
حجاب به زنان جرأت سخن گفتن حتی در فضای مسموم اجتماع را می دهد تا با اعتقادی راسخ و خیالی آسوده از قلب های بیمار از استقلال فکری و روحی خود بگوید و حتی در عرصه های ورزشی سکوهای برتر را در جامعه جهانی از آن خود کند.
آمارهایی که نسبت به زنان ایرانی پس از انقلاب اسلامی منتشر شده نشان دهنده حضور چشمگیر و گسترده آنان در فعالیتهای اجتماعی است، با آن که رعایت حجاب میکردند.
۱ـ۲. زنان کارگزاران از اول تا سال ۱۳۵۷ سه تن بودند و از ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۳ به شش نفر رسیدند.(۲)
۲-۲. جمع آثار نوشته شده توسط زنان از سال ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۹، ۸۳۵ جلد بود و از ۱۳۵۸ تا ۱۳۷۳، ۳۰۱۲ جلد (۳)
۲/۳. درصد زنان باسواد در سال ۱۳۵۵، ۵/۳۰ بود و درصد مردان باسواد ۹/۵۸ در سال ۱۳۷۰ درصد زنان باسواد ۱/۶۷ و درصد مردان باسواد ۶/۸۰ شده است. (۴)
بانگ آزادی زن
خلاصه نه تلقی دین از حجاب گوشهگیری و گوشهنشینی زن است و نه در میدان عمل حجاب باعث رکود فعالیت شده است و می توان به جرأت گفت تمامی شبهههای مطرح شده توسط مخالفان حجاب زائیده ذهن بیمار آن هاست زیرا حجاب مانع از رسیدن آنها به اهداف شخصی استفاده از زن به عنوان کالا شده است.
حجاب بانگ آزادی زن است. فریاد “بودن” اوست. تجلی زیباییهایی است که از نگاههای نامحرم و آلوده پوشانده است. آن کسانی که با حجاب مخالفند نه تنها حامی و خواهان آزادی زن و موفقیت او نیستند بلکه با حضور زن در جامعه سر جنگ و ستیز دارند. آنچه که حجاب مانع آن میشود پیشرفت زن نیست بلکه حجاب مانع بی بند و باری در جامعه است، مانع به اسارت رفتن زن است، مانعی است برای دزدیده شدن عزت و آزادی زن./۸۸۲/ت۳۰۳/س
آمنه صفارهرندی، کارشناس ارشد علوم تربیتی
محمد توکلی طرقی، («نگران زن فرنگ»، نیمه دیگر، دوره دوم، شماره سوم، زمستان ۱۳۷۵، صص ۷۱-۳)
مجله نیمه دیگر، مقاله «زن و مسأله زن در سینمای بعد از انقلاب، حمید نفیسی، ش ۱۴، ص ۱۵۶
این آمار بر اساس کتاب کتابنامه زن ارایه شده است.
مجله سیاسی – اقتصادی، ش ۹۷-۹۸، ص ۱۳